محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

نفس مامان و بابا

لعنت بر اعتیاد!

بیشتر از 6 ماه میشه که ما یک ملکی از یه معتاد خریدیم.البته فرد معتاد یکی از شرکاء بود.اما با این حال معامله با حضور این آقای معتاد برایمان مشکلات زیادی در بر داشته و در این چند ماه چیزی جز حرص و جوش و روی هوا بودن پولمون قسمت ما نبوده. به چشم دیدم که اعتیاد خانمان بر اندازه و ذهن آدمی را مختل می کنه.خدایا همیشه از ما دور نگه دارش. چندی پیش یکی از دانشجویان همسر جان در خوابگاه حالش بهم می خوره و به بیمارستان می رسونن و به خانواده اش اطلاع میدن. ماجرا این بوده که این آقاپسر 18-19 ساله تک فرزند اصفهانی بوده و معتاد تشریف آورده و احتمالاً مواد بهش نرسیده یا شاید نامرغوب بهش رسیده که حالش بد شده بود.واقعاً جای سواله که نمی تون...
3 ارديبهشت 1393

مزد مهربانی

چه روزگاری شده، انگار دیگه کسی تصمیم نداره جواب خوبی را با خوبی بده.نباید هرکسی را تحویل گرفت، هر کسی لیاقت محبت و همصحبتی مارو نداره. همیشه یادم میره و وقتی ضربه می خورم یادم میاد. چکار کنم دلم نازکه و چیزی توی دلم نیست. درون و بیرونم یکی هست. با همه یکرنگم. اما رسم زمونه این نیست آدمو مجبور می کنه با بعضی ها اینقدر خوب نباشی.اما دورنگی را هم بلد نیستم چون نه در ذاتم هست و نه اینطور تربیت شدم.این روزها یکی رفته روی نرو، ان شااله بزودی دیگه نمی بینیمش!! ...
3 ارديبهشت 1393

بزک مزک

وقتی میره اتاق و صدایی ازش بیرون نمیاد باید ترسید، چون حتماً داره یه شیطنتی می کنه.با صورت و دستانی قرمز از اتاق بیرون اومد.با دیدنش شوکه شدم! آقا یه کار خلاف ازش سر زده. برای لحظه ای غفلت من رفته سر وقت کشوی چسب کاری شده من و لوازم آرایش مامانش را برداشته و به صورتش و دستهاش و لباسهاش و فرش مالیده.شانس آوردم یه رژ بیشتر نداشتم!! البته دیگه الان هیچ ندارم این اتفاق در عرض مدت کوتاهی رخ داد.چون من لحظه ای پسرم را به حال خودش رها نمی کنم، چون فاجعه ای بزرگ رخ میده. ...
3 ارديبهشت 1393

بر چشم بد لعنت!

پسرش از 9 ماهگی شروع به راه رفتن کرده و الان که 10 ماهش شده خوب راه میره.مارو تو پارکینگ دیده به پسرم نگاه میکنه میگه کی میشه پسرم مثل تو راه بره؟(پسرم 5 ماه از پسرش بزرگتره) میگم عجله نکن محمدپارسا تازه از یک سالگی راه افتاده.ای بابا گیر داد دیگه.به شب نرسیده پسرم چند بار بدجور خورد زمین.گونه اش شدید به میز برخورد کرد  گریه اش بند نمی اومد و  صورتش کبود شد.بیشتر از 10 روز گذشته هنوز خوب نشده و من با دیدنش بهم میریزم.قدیمی ها چه خوب گفتن،بر چشم بد لعنت! ...
3 ارديبهشت 1393

هدیه همسرجان و پسرم

امروز بعد از 2 روز تاخیر موجه کادوی روز مادر به دستمون رسید.(چون همسرم از صبح تا شب کلاس داشت)همسر جان زحمت کشیدن و مارو با خریدن بخارشو خوشحال کردن.دستش درد نکنه.این اواخر با زیاد شدن کثیف کاری های گل پسر نیازش احساس می شد.منم امروز دست به کار شدم و دستی به سر و روی خونه کشیدم. اثر هنری که روی میز عسلی و جلو مبلی و درها خلق شده بود را تونستم راحتتر از قبل پاک کنم.ما منتظر خلق آثار جدیدشون هستیم. همسرجان از طرف محمدپارسا یک همزن برقی هم بهمون هدیه دادن.چون من علاقمند به کیک و شیرینی پختن شدم و همسر جان هم عاشق دستپخت من! ...
3 ارديبهشت 1393

با سرما خوردگی پسرم چیکار کنم؟

چند روزی میشد که محمدپارسا بی حال شده بود پسری که لحظه ای یکجا بند نمیشه مدام سرشو روی زمین میگذاشت.بردمش دکتر.دکتر هم داروی سرما خوردگی بهش داد.چند روزی استفاده کردیم.بهتر نشد که هیچ تازه عوارض سرماخوردگی بیشتر شد.دیگه از امروز نمی خوام بهش دارو بدم و دست به دامن اینترنت شدم ببینم راهکاری واسه درمان سریعترش پیدا می کنم تازه این جمله را هم دیدم غصه ام بیشتر شد."برای درمان سرماخوردگی کودکان زیر 2سال از دارو استفاده نکنید." این پیشنهاد سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) به والدین است...   ...
28 فروردين 1393

محمدپارسا به توان 2

٢ نفر آقایی که در عکس دیده میشن محمدپارسا هستند.یعنی محمدپارسا به توان 2 و با 1 ماه اختلاف سن!!(محمدپارسای سمت راست برادرزاده عاطفه جون دوست دوران دبیرستانم هست که به دیدن محمدپارسای ما اومده بود) ...
23 فروردين 1393

محمدپارسا و سال نو مبارک

٧ فروردین 93 ما همدان بودیم.دیدن لولوگوی سال نو مبارک خیلی واسم جالب بود چون من از این لوگو برای طراحی تقویم زیاد استفاده کرده بودم دیدنش واسه محمدپارسا هم جالب بود ویک لحظه هم جلوش نموند تا عکس بندازیم.آقا کوچولویی که در تصویر مشاهده میشه همون محمدپارسای خودمونه. .   ...
23 فروردين 1393

محمدپارسا به آبشار پیران رفت

محمدپارسا در تعطیلات عید به آبشار پیران(آبشار ریجاب) که در استان کرمانشاه در شهرستان سرپل ذهاب قرار داره رفت.ارتفاع این آبشار حدود صد متر است. منطقه پیران در 10 کیلومتری شمال شرق سرپل ذهاب  قرار داره و آبشار آن پس از باغات روستا و در دره ای عریض واقع می باشد. پسرگلمون در حال طی مسیر برای رسیدن به آبشار می باشد.(قربون قدمهای کوچولوت برم که قبول نمی کنی دستتو بگیریم) نماهایی از آبشار ...
23 فروردين 1393