محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

نفس مامان و بابا

دوسال و دو ماه

1394/1/11 14:14
1,184 بازدید
اشتراک گذاری

امروز یازدهم فروردین هزارو سیصدو نود و چهار هست و تودو سال و دو ماهه شدی پسر گلم.

حالا دیگه کسی اسمتو بپرسه جوابشو میدی.

با آقایون موقع سلام کردن دست میدی.

اکثر کلمات رو درست تلفظ می کنی.با هم شعر عمو زنجیر باف و اتل متل توتوله رو که دوست داری می خونیم.

یاد گرفتی صلوات بفرستی. به مسجد و مهر و سجاده و قرآن به همشون میگی الله اکبر!

کار کردن با گوشی من و بابا رو خوب یاد گرفتی که البته از این موضوع ناراحتم چون عاشق بازی هاش شدی!

موقع بیرون رفتن ساعتتو دستت می کنی و لباساتو خودت انتخاب می کنی که چی بپوشی و چی نپوشی.

موقع غذا خوردن تا لباست کثیف بشه فورا باید عوضش کنم و حین غذا خوردن دستتو چند بار باید بشورم .روی تمیز بودن حساس شدی!

از هیچ چیز ترسی نداری برای همین وقتی بیرون میریم یه لحظه ازت غافل بشیم غیبت میزنه و من از این موضوع میترسم چون همیشه استرس دارم که نکنه خدای نکرده گم بشی. هر چی بزرگتر میشی شیطونیات بیشتر میشه و خطرناک تر!!

من و بابا تا زنده هستیم همیشه پشتت هستیم و هواتو داریم.اما پناهگاه واقعی سایه امن خداست.در پناه خدا

پسندها (5)

نظرات (4)

محدثه، مامان ارسطو
11 فروردین 94 16:02
و بر آمد بهاری دیگر مست و زیبا و فریبا ، چون دوست سبدی پیدا کن ، پر کن از سوسن و سنبل که نکوست همره باد بهاری بفرست : پیک نوروزی و شادی بر دوست
بابای ملیسا
11 فروردین 94 17:13
سلام . ضمن تبریک سال نو به شما و خانواده محترمتون . وبلاگ ملیسا خانم با موضوع سفر به کیش به همراه عکسهای فراوان به روز شد . خوشحال می شیم قدم رنجه کنید و با تشریف فرمایی به کلبه مجازی ملیسا خانم ، با ثبت یه یادگاری ، کلبه حقیرانه ما رو منور کنید . منتر حضور شما و مشاهده نظرات قشنگ شما هستیم . ( بابای ملیسا خانم )
مامان روژینا
31 فروردین 94 13:01
عزیییییییییییی دلم خدا حفظش کنه زهرا جونماحساس میکنی بزرگ شدنش رو؟؟؟؟؟؟؟؟؟منم این روزا خیلی احساس خوبی دارم و خوشحالم که دخترم داره بزرگ میشهببوس پارسای نازمو
مامان محمدپارسا
پاسخ
فداااات عزیزم ممنون
مامان روژینا
31 فروردین 94 13:06
زهرا جون شرمندتم تورو خدا میشه رمز پست قبلی رو یه بار دیگه برام تو خصوصی بفرستی